کوکتل

30 سال دارم، عاشق دانستنم و هزار بار افسوس که دانسته هایم کیف دستی ام را هم پر نمی کند.

کوکتل

30 سال دارم، عاشق دانستنم و هزار بار افسوس که دانسته هایم کیف دستی ام را هم پر نمی کند.

پیرمرد استخوانی

این مطلب یک تراوش ذهنی روزمره و شخصی است.

یادم می آید چند وقت پیش در همین تلویزیون خودمان یک مستند پخش می شد درباره زندگی یک پیرمرد شکسته بند که اطراف کرمانشاه زندگی می کرد. می گفتند کلی مردم منطقه قبولش دارند و همه مریض های دست و پا شکسته و در رفته اشان را می آورند پیش این بنده خدا.

از نظر من که تنها تخصصش این بود که در آن شرایط برای جا انداختن عضو آسیب دیده، مریض بخت برگشته را در رودربایستی 4،5 نفر که دست و پایش را گرفته بودند می انداخت و تمام آبا و اجدادش را از گور در می آورد و جلوی چشمش ردیف می کرد و بعد هم معلوم نبود آن دست و پا اصلن تا آخر عمر دیگر به کار می آید یا نه !

وسط طبابتش هم مثلن به یک بچه 10 ساله در آن شرایط می گفت خجالت بکش، درد مال مرد است (بر وزن حبس مال مرد است.)، مرد که گریه نمی کند و اساسن هم هیچ فلسفه ای برای ماهیت وجودی این همه داروی مسکن و بی حسی و بی هوشی قائل نبود.

خلاصه خوب که به خودم و اطرافم دقت می کنم، می بینم بیشتر ما یکی از همین پیرمردها داریم (کلن بلا به دور!) که از بچگی تحت تأثیر تربیت خانواده و جامعه، درونمان شکل گرفته و مدام به بیشتر درد کشیدن و سخت تر کردن شرایط زندگی، تشویقمان می کند.

شاید بشود اسمش را گذاشت وسواس، همه وسواس های فکری و ذهنی که درگیرش هستیم و بعضی وقت ها با اینکه می دانیم برای دردهای ناخواسته و غیر ارادی که هر روز در زندگی می کشیم، مسکن وجود دارد. با یک چاقو هم به خودمان زخم می زنیم و رویش نمک می پاشیم!

نظرات 6 + ارسال نظر
دکتر نفیس شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:18 ب.ظ

82

ام جی زمان شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ http://zamanabadi.blogsky.com

فوق العاده. همه ما یه پیرمرد داریم. خدا رو چه دیدی ، شاید پیرمرد همه ما شکسته بند باشه...

این فوق العاده خیلی چسبید، شاید واقعن!

صاحب 405 یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

درد همیشه هم بد نیست.مخصوصا اگه حاصل فکرکردن زیاد باشه

درد همیشه بده، اگه بدی نباشه دردی هم نیست!

صفر چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ب.ظ

نیازی به دروغ گفتن نیست. [زندگی] مثل پوکر می‌مونه. حقیقت بهترین چیزه. بقیه فکر می‌کنن هنوز داری کلک میزنی، همین برنده‌‌ت می‌کنه‌.

سایبون چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:35 ب.ظ

دوست دارم مردم ناکام باشند چون دوست دارم که روح داشته باشند. ما همه بدون‌شک روح داریم، اما من ارواح رنجدیده‌ای که خود را نشان می‌دهند دوست دارم. من به این ارواح سخت، درخشان و این خشنودی‌های لعاب داده شده اعتماد ندارم.

رنگ خدا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ق.ظ

هیچ‌چیز به اندازه‌ی غم مشترک آدم‌ها را به این سرعت و سهولت (گرچه اغلب به گونه‌ای کاذب و فریبنده) به هم نزدیک نمی‌کند. جوّ همدردی بی‌توقعانه انواع حالات بیم و احتیاط را از بین می‌برد، فرزانه و عامی، دانشمند و بی‌سواد به آسانی آن را درک می‌کنند و در حالی که ساده‌ترین وسیله‌ی نزدیک شدن آدم‌ها به یکدیگر است، فوق‌العاده کمیاب هم هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد